حمله وهابیان به کربلا، در سال ۱۸۰۲/۱۲۱۶ و تخریب بارگاه امام سوم شیعیان، از منظر ایرانیان، معنای مذهبی آشکاری داشت و بخشی از خاطره ناخوشایند ایرانیان از وهابیت را شکل داد، رویدادی که تا کنون کمتر مورد بررسی دقیق تاریخی قرار گرفته و چند و چون آن میان روایات متفاوت و گاه ناسازگار منابع پنهان است.
این واقعه توجه اروپاییان را نیز بر انگیخت. آنان که سیاست خارجیشان با سرنوشت حکومت عثمانی درآمیخته بود، در این رویداد نشانههای ضعف و فروپاشی عثمانی را مییافتند. شناخت نیروی تازه در جزیره العرب که حالا برای امپراتوری عثمانی خط و نشان میکشید، در دستور کار اروپاییان قرار گرفت. در فاصله سالهای ۱۸۰۹ تا ۱۸۳۴ میلادی، اروپاییان چند اثر درباره وهابیان به نگارش درآوردند و به گزارش تاریخ وهابیان و آل سعود و از جمله یورش آنان به کربلا پرداختند.
در مقاله پیوست که در شماره ۱۱۰ مجله میقات حج منتشر شده است، نخست به دنبال فراهم آوردن گزارشی از جزییات رویداد بر اساس آثار این نویسندگان بوده ام. این آثار امروزه از منابع دست اول هر گونه تحقیق درباره تاریخ وهابیت و آل سعود است اما متاسفانه کمتر مورد توجه پژوهشگران ایرانی است. زمان حمله، رفتار وهابیان در کربلا، تعداد کشته شدگان، مدت حضور وهابیان در کربلا و حجم اموال غارت شده ازجزییاتی است که مورد بررسی قرار گرفته است.
افزون بر آن سعی کردم منظر اروپاییان و تحلیل آنان را از زمینهها وپیامدهای این واقعه نشان دهم، این نویسندگان از تصمیم های اشتباه کارگزاران عثمانی در عراق که به قدرتیابی آل سعود منجر شد سخن گفته اند و موفقیت در غارت کربلا را عامل اصلی افزایش توان مالی و اعتماد به نفس آل سعود برای توسعه قلمرو خود بر سراسرجزیره العرب بخصوص حجاز دانسته اند.