ایران السنیه، الحیاة الدینیه فی ایران قبل الصفویین، ممدوح رمضان احمد، مرکز نماء للبحوث و الدراسات، ۲۰۱۸
بین متخصصان تاریخ ایران، توافق است بر اینکه تشیع در ایران، بعد از حمله مغول و تشکیل دولت ایلخانان گسترش یافت. برخی تحقیقات، رگههای پر رنگ شیعیگری و امامیگری در ایران را حتی تا دورههایی پیش از حمله مغول عقب میبرند و گسترش تشیع را تا عصر صفوی همچون تحولی تدریجی تصویر میکنند. از اصطلاحاتی مانند شیعهسازی تسنن Shi’itization of Sunnism حتی در آثار غربی چند دهه پیش استفاده شده است.[1] به هر حال علی رغم دستاورهای پژوهشی قابل اعتنا، این قبیل پژوهشها همیشه و به طور کامل از آفت درافتادن به اثبات آنچه از پیش مفرض داشتهاند و در نتیجه سهلانگاری در استدلالها مصون نماندهاند. چنین ضعفهایی در پژوهشهای کمتر حرفهای و بخصوص تکنگاریهای آمیخته به هواخواهی و جانبداری درباره تاریخ تشیع یک شهر و دیار، بسیار بیشتر به چشم میآید. چنان که گاه به اندک شاهدی رای به شیعهگری فرد و گروه و دیار و سرزمینی شده است.
کتابی که در این یادداشت معرفی میشود نقدی است بر ادعای پیش گفته. این کتاب در کشور مصر و از نقطه نظر یک محقق سنی مذهب نگاشته شده است. رساله دکتری نویسنده ای به نام ممدوح رمضان احمد که نگران طبیعیسازی تغییر مذهب در ایران و نادیده گرفتن اجبار دولت صفوی در آن است (ص۱۴۳) و سعی دارد تصویر ایران شیعهی پیش از صفویه را نقد کند. با اینکه در داوری درباره گسترش تشیع در این دوران نیز از جاده انصاف خارج نشده است، استدلالهایش خالی از تاثیر علایق مذهبیاش نیست. این کتاب از نظر تاریخی نیز تحقیقی پر مایه و حاوی نکات و شواهد تازه نیست، اما به نظرم بهتر است برای آشنا شدن با یک منظر مخالف و متفاوت، نگاهی به محتوای آن بیافکنیم.
پیش از هر چیز نویسنده در پی تصحیح این انگاره به زعم او غلط است که گسترش نمادها و عناصر تجلیل و تفضیل دوازده امام شیعه در آثار ادبی و هنری سنیان این دوران به معنای تشیع آنان است. عمده استدلالها درباره شیعه شدن ایران پیش از صفویه، بر پایه همین شواهد بنا شده است. مثلا وقتی کسی در کتابش فضل امامان را آورده، او را متمایل به تشیع دانسته اند و چون کتیبهای با نام اهل بیت در جایی یافت شده معمار و صاحب بنا شیعه معرفی شده اند. از همین شواهد است که اصطلاح «سنی دوازده امامی» در آثار پژوهشگران معاصر شیعی باب شده است. اصطلاحی که نویسنده به تاریخچه آن در بین محققان ایرانی و بخصوص کاربرد گسترده آن در آثار رسول جعفریان پرداخته است.
دستور کار کتاب، تاکید بر جنبههای سنی ایران در سده پیش از ظهور صفویان است. نویسنده تلاش میکند در برابر تابلوی ایرانِ شیعیِ پیشِ از صفویه که در آن مظاهر تشیع بزرگنمایی میشود، صحنه ای از تاریخ این دوره ایران بیاراید که در آن عناصر سنی نیز به چشم آیند، هر چند او به گسترش روز افزون تشیع در این دوران اعتراف دارد و فصلی از کتاب خود را به معرفی تشیع در آن دوران اختصاص داده است.
نویسنده بر سنی بودن بیشتر حکومتهای محلی بعد از ایلخانان تاکید میکند و گاه درباره جزییات برخی اختلاف نظرها به تفصیل بحث میکند و برخی استدلالها درباره تشیع این و آن حاکم را نقد و به زغم خود بی اعتبار میسازد. او یک ویژگی عمومی این حکومتها را تسامح مذهبی به ارث رسیده از ایلخانان دانسته است و تاکید میکند که این تسامح به معنای تشیع یا تمایل به تشیع آنان نیست. رواداری مذهبی حکومتهای این دوران علت اصلی رشد و انتشار تشیع در سده هشتم و نهم بود. شرایطی که نویسنده آن را به ضرر اهل سنت ارزیابی کرده است و هر چند نه به صراحت اما از آن اظهار تاسف میکند. (ص۱۰۸-۱۱۰)
نویسنده گزارشی مفصل از مراکز علمی اهل سنت و علمای سنی مذهب به دست میدهد. همچنین در بحث از تصوف نیز با اینکه نزدیکی تصوف و تشیع را پذیرفته و از فرقههای شیعی صوفی سخن گفته است، در صحنهای که از ایران در روزگار پیش از صفویه آراسته، جای بزرگی به نقشبندیه، صوفیان سنی مذهب این دوران، اختصاص داده است و از نقش اجتماعی پر رنگ آنان سخن گفته است.
[1] . Religion, Political Action and Legitimate Domination in Shiʿite Iran : fourteenth to eighteenth centuries A.D, SAID AMIR ARJOMAND, European Journal of, 1979, Vol. 20, No. 1