این کتاب پیش از هر چیز اثری کلامی است، نه تنها به این دلیل که حجم بزرگی از کتاب دلمشغول پرسش‌های قدیم کلام شیعه در مبحث امام شناسی است بلکه نیز به این دلیل مهم‌تر که عزیمت‌گاه بسیاری از مباحث کتاب، تفکر کلامی و جدلی است و هدف از آن‌ها دفاع از مذهب و پاسخ به خصم. رویکرد جدلی، هم بر ادبیات کتاب سایه افکنده و هم شیوه استدلال و اندیشه ورزی را به سبک رایج مجادلات کلامی نزدیک کرده است؛ روشی که در آن نویسنده ایده‌ای را از پیش فرض می‌گیرد و با کمک بازخوانی (تفسیر) آیات قرآن و روایات، می‌کوشد ثابت کند که ایده‌اش همانی است که در قرآن و حدیث بیان شده است. 

جنبه دیگر این اثر نظرگاه عرفانی آن است. نویسنده این اثر از آن دست از متفکران شیعی است که به ذات باطن‌گرایانه تشیع باور دارند. (می‌دانیم که دو خوانش باطن‌گرایانه و ناباطن‌گرایانه از امامت و تشیع را می‌توان بدون دشواری زیاد در تاریخ تشیع از  هم متمایز کرد.) جهان‌شناسی عرفانی شیعه و صورت‌بندی فلسفی آن، چنانکه در آثار عرفا و فلاسفه شیعه ظهور یافته، کانون چشم‌انداز کتاب از مقوله امام شناسی است. انسان موجودی است که امکان تحول و تکامل وجودی را دارد و پیامبر و امام همان انسان‌های کامل هستند که در سلسله طولی مراتب وجود به درجات کمال بالا و شاید بالاترین حد کمال ممکن برای انسان دست یافته و به عالم غیب راه یافته و مراتبی از صفات الهی را کسب کرده اند و بر سایر موجودات ولایت تکوینی یافته اند و امکان تصرف در جهان طبیعی را نیز به دست آورده اند. با همین جایگاه خاص است که پیامبر و امام افزون بر هدایت مفهومی و ابلاغ امر دین، هدایت عینی مردم را نیز بر عهده دارند که از راه محبت مومنان به آنان میسر می‌گردد.

شاید یکی از بخش‌هایی که در کتاب تازگی دارد، تلاش (به نظرم گاه متکلفانه و ناموفق) مولف است برای بازتعریف غلو به شکلی که آنقدر معنا و دایره مصادیقش محدود باشد که راه نسبت دادن کرامات و صفات بلند مرتبه به پیامبر و امام را سد نکند و درعین حال از خدا پنداری امام و پیامبر مانع شود. پیامبر و امام به واسطه کسب کمالات وجودی واقعا مرتبه‌ای از صفات الهی را دارا هستند و امکان تصرفات خارق عادت در طبیعت را دارند، پس غلو تنها جایی مصداق می‌یابد که جنبه‌های الوهی انبیاء و امامان را به جنبه‌های طبیعی وجود آنان تعمیم دهیم و مثلا بگوییم پیامبر یا امام سایه نداشته است یا امور «غیر معقول» و «بی ربطی» را به مثابه معجزات و کرامات ایشان در نظر گیریم. پس هر آنچه از صفات الهی که به پیامبر و امامان نسبت دهیم خلاف قاعده و غلو آمیز رفتار نکرده‌ایم اگر ایشان را خدا ندانیم و وجود مستقل برایشان در نظر نگیریم.